دور چهارم مذاکرات غیر مستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا امروز به واسطه گری عمان در حالی برگزار میشود که رفتار آمریکاییها روندی به دور از انسجام و پختگی را نشان میدهد. از یک سو رسانههای غربی همچون رویترز جوسازی درباره توان موشکی ایران را با ادعای نخ نما شده تسلیحات به روسیه مطرح میکند و از سوی دیگر نماینده آمریکا در مذاکرات سخنانی به زبان میآورد که بیشتر به یک فکر کردن به رویاها با صدای بلند شباهت دارد. ویتکاف فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه خواستار جمعآوری کامل سایتهای هستهای نطنز، فردو و اصفهان شد. او در اظهاراتی جنجالی تأکید کرد که ایران باید فوراً سطح غنیسازی اورانیوم را کاهش دهد، مواد هستهای را به خارج از کشور منتقل کند و تمام برنامه هستهای خود را به یک چارچوب صرفاً غیرنظامی محدود کند.وی افزود: هیچگونه برنامه غنیسازی در ایران نباید ادامه یابد.او در ادامه هشدار داد که آزمودن اراده رئیسجمهور ترامپ اقدامی ناپخته خواهد بود.
در تحلیل رفتاری ویتکاف برخی معتقدند که این مواضع به خاطر شروع به کار دولت جدید در آمریکا است که هنوز مواضع خود را درست طراحی نکردهاند. به عبارتی دیگر این عده بر این عقیداند که این سخنان و تغییر مواضع چند گانه ویتکاف که زمانی از حق غنی سازی می گوید و زمانی از برچیدن تمام غنی سازی، نشانگر ناپختگی، احساسی بودن، نداشتن منطق مذاکرانی، ناآشنابودن با قوانین و مقررات آژانس و نهادهای مربوط به فعالیتهای هستهای، شکاف و چند دستگی در ساختار آمریکا و ناتوانی سران کاخ سفید در مدیریت بحران و مقابله با شکاف داخلی و فشارهای لابیهای صهیونیستی و جنگ افروزان است که نتیجه آن را در رفتارهای جهانی آمریکا و عقب گردهایش از مواضع ابتدایی میتوان مشاهده کرد.در همین حال برخی نیز بر این عقیدهاند که این رفتارها نوعی تاکتیک مذاکراتی زیاده خواهانه است. آمریکاییها سالهاست که ادعای همه یا هیچ را مطرح میکنند و مدعی هستند که هستهای، موشکی و منطقهای باید با هم حل شود که محور آن را نیز کنار نهادن تمام فعالیت های ایران در این زمینه هاست. اکنون چنانکه ویتکاف عنوان کرده آمریکا توان وارد شدن به عرصه موشکی و منطقهای را ندارد لذا تمرکز بر تمام هستهای دارد. در شرایطی که تمامی قوانین جهانی و ان پی تی حق غنی سازی را برای ایران محفوظ میداند ادعای زیاده خواهانه ویتکاف را میتوان بازی به مرگ گرفتن تا به تن راضی شدن ارزیابی کرد.
نکته مهم در سخنان ویتکاف نیازمودن ترامپ از سوی ایران است. این سخن به اصطلاح هشداری در حالی مطرح شده است که درس تهران از عملکرد ترامپ چند درس مهم به همراه دارد. ترامپ فردی با خودشیفتگی و ادعاهای بزرگ است در حالی که توان انجام هیچ کدام از ادعاهایش را ندارد. شکست در صلح اوکراین، ناتوانی در پایان دادن به جنگ غزه، عقب نشینی از تعرفهها و.. نشانگر سست عنصر بودن ترامپ و فرو ریختن رویاهای بی اساس اوست.همچنین رفتار ترامپ نشان می دهد که او نیز مانند سایر روسای جمهور آمریکا غیر قابل اعتماد است و لذا تکیه کردن بر ادعاهای وی امری نادرست خواهد بود. با توجه به سابقه رفتاری ترامپ در برجام و عرصه جهانی، ایران این حق را دارد که نگاهی شدیدا بد بینانه به آمریکا داشته باشد و برای تواقق خواستار تضمینهای عینی و راستی آزمایی مباحثی همچون لغو تحریمها باشد. سخن ویتکاف درباب ترامپ سخنی صحیح است که او آزمون خود را پس داده است و بر اساس همین آزمون نیز ایران حق دارد تا پیش از اجرای تعهداتی هسته ای خواستار لغو تحریمها، راستی آزمایی این لغو در نهایت تضمین تکرار نشدن تحریمها باشد. علاوه بر این رفتار ترامپ نشان میدهد که او ازیک سو فردی وابسته به صهیونیستهاست و از سوی دیگر نیز در برابر مقاومت توان ایستادگی ندارد که پیروزی یمن بر آمریکا سندی بر این مهم است. بر این اساس ایران با همین تجربهها رویکرد مقاومتی در برابر زیاده خواهی آمریکا دارد. در عین حال برنامه و حقوق ایران کاملا مشخص است و هیچ عقب نشینی در برابر آن نیز نخواهد داشت. تهران تاکید دارد محور مذاکرات هستهای بر اساس اصل حفظ چرخه غنیسازی و نیز لغو کامل تحریمهاست و هیچ موضوع حاشیهای دیگری نباید وارد این مذاکرات شود. نکته اساسی آن است که به نظر می رسد طرف آمریکایی با بلند فریاد زدن رویاهایش به دنبال برهم زدن تمرکز تیم مذاکراتی ایران است تا شاید با این حربه بتواند امتیازاتی را از تهران کسب نماید در حالی که هیچ امتیازی برای تهران در نظر نمیگیرد. در این شرایط انسجام فکری و تمرکز تیم هستهای بر مذاکرات بدون پرداختن به حاشیهها امری ضروری برای برهم زدن بازی خصمانه آمریکا میباشد.
در تحلیل رفتاری ویتکاف برخی معتقدند که این مواضع به خاطر شروع به کار دولت جدید در آمریکا است که هنوز مواضع خود را درست طراحی نکردهاند. به عبارتی دیگر این عده بر این عقیداند که این سخنان و تغییر مواضع چند گانه ویتکاف که زمانی از حق غنی سازی می گوید و زمانی از برچیدن تمام غنی سازی، نشانگر ناپختگی، احساسی بودن، نداشتن منطق مذاکرانی، ناآشنابودن با قوانین و مقررات آژانس و نهادهای مربوط به فعالیتهای هستهای، شکاف و چند دستگی در ساختار آمریکا و ناتوانی سران کاخ سفید در مدیریت بحران و مقابله با شکاف داخلی و فشارهای لابیهای صهیونیستی و جنگ افروزان است که نتیجه آن را در رفتارهای جهانی آمریکا و عقب گردهایش از مواضع ابتدایی میتوان مشاهده کرد.در همین حال برخی نیز بر این عقیدهاند که این رفتارها نوعی تاکتیک مذاکراتی زیاده خواهانه است. آمریکاییها سالهاست که ادعای همه یا هیچ را مطرح میکنند و مدعی هستند که هستهای، موشکی و منطقهای باید با هم حل شود که محور آن را نیز کنار نهادن تمام فعالیت های ایران در این زمینه هاست. اکنون چنانکه ویتکاف عنوان کرده آمریکا توان وارد شدن به عرصه موشکی و منطقهای را ندارد لذا تمرکز بر تمام هستهای دارد. در شرایطی که تمامی قوانین جهانی و ان پی تی حق غنی سازی را برای ایران محفوظ میداند ادعای زیاده خواهانه ویتکاف را میتوان بازی به مرگ گرفتن تا به تن راضی شدن ارزیابی کرد.
نکته مهم در سخنان ویتکاف نیازمودن ترامپ از سوی ایران است. این سخن به اصطلاح هشداری در حالی مطرح شده است که درس تهران از عملکرد ترامپ چند درس مهم به همراه دارد. ترامپ فردی با خودشیفتگی و ادعاهای بزرگ است در حالی که توان انجام هیچ کدام از ادعاهایش را ندارد. شکست در صلح اوکراین، ناتوانی در پایان دادن به جنگ غزه، عقب نشینی از تعرفهها و.. نشانگر سست عنصر بودن ترامپ و فرو ریختن رویاهای بی اساس اوست.همچنین رفتار ترامپ نشان می دهد که او نیز مانند سایر روسای جمهور آمریکا غیر قابل اعتماد است و لذا تکیه کردن بر ادعاهای وی امری نادرست خواهد بود. با توجه به سابقه رفتاری ترامپ در برجام و عرصه جهانی، ایران این حق را دارد که نگاهی شدیدا بد بینانه به آمریکا داشته باشد و برای تواقق خواستار تضمینهای عینی و راستی آزمایی مباحثی همچون لغو تحریمها باشد. سخن ویتکاف درباب ترامپ سخنی صحیح است که او آزمون خود را پس داده است و بر اساس همین آزمون نیز ایران حق دارد تا پیش از اجرای تعهداتی هسته ای خواستار لغو تحریمها، راستی آزمایی این لغو در نهایت تضمین تکرار نشدن تحریمها باشد. علاوه بر این رفتار ترامپ نشان میدهد که او ازیک سو فردی وابسته به صهیونیستهاست و از سوی دیگر نیز در برابر مقاومت توان ایستادگی ندارد که پیروزی یمن بر آمریکا سندی بر این مهم است. بر این اساس ایران با همین تجربهها رویکرد مقاومتی در برابر زیاده خواهی آمریکا دارد. در عین حال برنامه و حقوق ایران کاملا مشخص است و هیچ عقب نشینی در برابر آن نیز نخواهد داشت. تهران تاکید دارد محور مذاکرات هستهای بر اساس اصل حفظ چرخه غنیسازی و نیز لغو کامل تحریمهاست و هیچ موضوع حاشیهای دیگری نباید وارد این مذاکرات شود. نکته اساسی آن است که به نظر می رسد طرف آمریکایی با بلند فریاد زدن رویاهایش به دنبال برهم زدن تمرکز تیم مذاکراتی ایران است تا شاید با این حربه بتواند امتیازاتی را از تهران کسب نماید در حالی که هیچ امتیازی برای تهران در نظر نمیگیرد. در این شرایط انسجام فکری و تمرکز تیم هستهای بر مذاکرات بدون پرداختن به حاشیهها امری ضروری برای برهم زدن بازی خصمانه آمریکا میباشد.
قاسم غفوری