ایران در حالی به مذاکره غیر مستقیم با آمریکا ادامه میدهد که ایالات متحده در بسته پیشنهادی خود اصرار و تأکید دارد ایران نباید غنی سازی داشته باشد! آمریکا در این بسته حتی درباره لغو تحریمها و حقوق ایران سخنی به میان نیاورده است.
ایران نیز پاسخ آمریکا را داده و گفته که غنیسازی حق ایران است و کسی نمیتواند برای آن تعیین تکلیف کند. ترامپ هم در این میان همچنان مشغول لفاظیهای معمول خود است و سعی دارد تا با این لفاظیها، ایران را بترساند،آن هم از تهدید به جنگ!
در ایران اجماع نظر وجود دارد که غنی سازی یک مؤلفه قدرت است که مانعی بر سر راه اجرای تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی است و نباید این توانمندی و بازدارنگی را از دست داد.
همه جناحها و جریانهای سیاسی موجود در کشور بر این که باید غنی سازی در ایران حفظ و ادامه داشته باشد هم نظرند.
اما در این میان آیا بحث مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا که با کارشکنیهای ایالات متحده نیز همراه است، به بحث تهدیدات نظامی و تهدید به جنگ ارتباط دارد؟
پس از اشراف اطلاعاتی ایران بر رژیم جعلی اسرائیل که ایران به اطلاعات بسیار محرمانه و مهمی از این رژیم دست یافته است، این گزینه جنگ را میتوان خارج از دستور مذاکرات دانست، هر چند پیش از این نیز چنین بود اما اکنون با دستیابی ایران به اطلاعاتی که رژیم صهیونیستی را آسیبپذیرتر کرده است، گزینه نظامی با احتیاط بیشتر مطرح میشود.
در آمریکا گزینه جنگ علیه ایران به این مسئله ارتباط دارد که اگر درون حاکمیت ایالات متحده و جنگ طلبان رژیم جعلی اسرائیل بر سر این موضوع که هزینه جنگ با ایران قابل تحمل خواهد بود، حمله خواهند کرد اما همچنان بر سر این موضوع اتفاق نظر وجود ندارد و برآوردهای آمریکاییها تاکنون این است که جنگ با ایران بسیار پر هزینه و خطر آفرین است و باید از آن اجتناب کرد.
حتی اگر توافقی هم در جریان مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا به دست نیاید، و به این نتیجه برسد که هزینه حمله به ایران بالا است باز هم حمله نخواهد کرد چرا که ایالات متحده با چالشهای بسیاری روبرو است و تنها بخشی از این چالشها در چند روز گذشته در برخی از شهرهای ایالات متحده رونمایی شده است.
شاید برخی از اندیشکدههای آمریکایی نخسههایی به ترامپ بدهند که بر اساس تحلیلهای آنها در صورت حمله به ایران پاسخی از سوی ایران داده نخواهد شد اما همه شواهد نشان میدهد که نیروهای مسلح ایران اسلامی در آمادگی کامل به سر میبرند و دست روی ماشه دارند.
فرماندهان ارشد نیروهای مسلح کشورمان بارها بر این نکته تأکید کردهاند که پاسخ ایران در صورت حمله آمریکا یا رژیم صهیونیستی بسیار سخت و ویرانگر خواهد بود و این مسئله یک بلوف نیست بلکه واقعیتی است که باید مقامات، سیاسیون، ژنرالها و تحلیلگران آمریکا به این مسئله مهم توجه داشته باشند.
نمونههایی از کشورها وجود دارد که با وعدههای آمریکا خود را خلع سلاح کردند و دستها را بالا بردند، لیبی و عراق و حتی سوریه را هم میتوان در کنار این کشورها قرار داد، سرنوشت آنها چه شد؟
لیبی در یک جنگ طولانی داخلی گرفتار شد، زیرساختهای آن نابود شد، تأسیسات هستهای آن از بین رفت و اکنون نیز یک دولت و حاکمیت مناسبی ندارد.
حال که قرار است یکشنبه هفته آینده با وجود سیاست تخریبگر ترامپ در جریان کذاکرات غری مستقیم، مسقط بار دیگر محل برگزاری مذاکرات باشد، این نکته را باید توجه داشت که اروپا، آمریکا، آژانس، شورای حکام و رژیم جعلی اسرائیل دست به هم دادهاند تا فشار را بر روی ایران افزایش دهند.
ایران در چارچوب قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت میکند و هیچ انحرافی نداشته است. قدرتنماییهای این روزهای نیروهای مسلح و سازمانهای اطلاعتی کشورمان باید برای دشمنان روشن کرده باشد که چه واکنشی را از سوی ایران خواهند دید.
ایران نیز پاسخ آمریکا را داده و گفته که غنیسازی حق ایران است و کسی نمیتواند برای آن تعیین تکلیف کند. ترامپ هم در این میان همچنان مشغول لفاظیهای معمول خود است و سعی دارد تا با این لفاظیها، ایران را بترساند،آن هم از تهدید به جنگ!
در ایران اجماع نظر وجود دارد که غنی سازی یک مؤلفه قدرت است که مانعی بر سر راه اجرای تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی است و نباید این توانمندی و بازدارنگی را از دست داد.
همه جناحها و جریانهای سیاسی موجود در کشور بر این که باید غنی سازی در ایران حفظ و ادامه داشته باشد هم نظرند.
اما در این میان آیا بحث مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا که با کارشکنیهای ایالات متحده نیز همراه است، به بحث تهدیدات نظامی و تهدید به جنگ ارتباط دارد؟
پس از اشراف اطلاعاتی ایران بر رژیم جعلی اسرائیل که ایران به اطلاعات بسیار محرمانه و مهمی از این رژیم دست یافته است، این گزینه جنگ را میتوان خارج از دستور مذاکرات دانست، هر چند پیش از این نیز چنین بود اما اکنون با دستیابی ایران به اطلاعاتی که رژیم صهیونیستی را آسیبپذیرتر کرده است، گزینه نظامی با احتیاط بیشتر مطرح میشود.
در آمریکا گزینه جنگ علیه ایران به این مسئله ارتباط دارد که اگر درون حاکمیت ایالات متحده و جنگ طلبان رژیم جعلی اسرائیل بر سر این موضوع که هزینه جنگ با ایران قابل تحمل خواهد بود، حمله خواهند کرد اما همچنان بر سر این موضوع اتفاق نظر وجود ندارد و برآوردهای آمریکاییها تاکنون این است که جنگ با ایران بسیار پر هزینه و خطر آفرین است و باید از آن اجتناب کرد.
حتی اگر توافقی هم در جریان مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا به دست نیاید، و به این نتیجه برسد که هزینه حمله به ایران بالا است باز هم حمله نخواهد کرد چرا که ایالات متحده با چالشهای بسیاری روبرو است و تنها بخشی از این چالشها در چند روز گذشته در برخی از شهرهای ایالات متحده رونمایی شده است.
شاید برخی از اندیشکدههای آمریکایی نخسههایی به ترامپ بدهند که بر اساس تحلیلهای آنها در صورت حمله به ایران پاسخی از سوی ایران داده نخواهد شد اما همه شواهد نشان میدهد که نیروهای مسلح ایران اسلامی در آمادگی کامل به سر میبرند و دست روی ماشه دارند.
فرماندهان ارشد نیروهای مسلح کشورمان بارها بر این نکته تأکید کردهاند که پاسخ ایران در صورت حمله آمریکا یا رژیم صهیونیستی بسیار سخت و ویرانگر خواهد بود و این مسئله یک بلوف نیست بلکه واقعیتی است که باید مقامات، سیاسیون، ژنرالها و تحلیلگران آمریکا به این مسئله مهم توجه داشته باشند.
نمونههایی از کشورها وجود دارد که با وعدههای آمریکا خود را خلع سلاح کردند و دستها را بالا بردند، لیبی و عراق و حتی سوریه را هم میتوان در کنار این کشورها قرار داد، سرنوشت آنها چه شد؟
لیبی در یک جنگ طولانی داخلی گرفتار شد، زیرساختهای آن نابود شد، تأسیسات هستهای آن از بین رفت و اکنون نیز یک دولت و حاکمیت مناسبی ندارد.
حال که قرار است یکشنبه هفته آینده با وجود سیاست تخریبگر ترامپ در جریان کذاکرات غری مستقیم، مسقط بار دیگر محل برگزاری مذاکرات باشد، این نکته را باید توجه داشت که اروپا، آمریکا، آژانس، شورای حکام و رژیم جعلی اسرائیل دست به هم دادهاند تا فشار را بر روی ایران افزایش دهند.
ایران در چارچوب قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت میکند و هیچ انحرافی نداشته است. قدرتنماییهای این روزهای نیروهای مسلح و سازمانهای اطلاعتی کشورمان باید برای دشمنان روشن کرده باشد که چه واکنشی را از سوی ایران خواهند دید.
محمد صفری