هنوز چند روزی از تشکیل دولت جدید آلمان نگذشته که رسانهها عنوان کردند یوهان وادهفول، وزیر خارجه جدید آلمان از حزب دموکرات مسیحی (CDU) در نخستین سفر رسمی خود به اوکراین وارد این کشور شد. وادهفول در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی ARD اعلام کرد که هدف از سفرش این است که نشان دهد آلمان در کنار اوکراین ایستاده است. او تأکید کرد دولت جدید آلمان قصد دارد یکی از "قویترین حامیان" اوکراین باقی بماند و تا زمانی که لازم باشد، به حمایت خود ادامه خواهد داد.و زیر خارجه آلمان افزود تا زمانی که روسیه به جنگ پایان ندهد و به میز مذاکره بازنگردد از اوکراین حمایت خواهد کرد.
این سخنان به اصطلاح حمایتی از سوی آلمان ها در حالی مطرح می شود که نگاهی به تحولات سه سال جنگ اوکراین نشانگر حقیقتی ورای این ادعاهاست. آلمانها از زمان جنگ جهانی دوم با تحریم و محدودیت نظامی مواجه شدهاند. مسئله ای که موجب شده تا عملا آلمان نتواند از این ظرفیت برای معادلات سیاسی برخوردار شود حال آنکه آلمانها با آگاهی از افول جایگاه جهانی آمریکا از یک سو به دنبال تقویت موقعیت خود در اتحادیه اروپا هستند و از سوی دیگر نقش آفرینی جهانی را مطالبه میکنند. این مهم نیازمند داشتن توان نظامی قوی است چنانکه آلمان بودجه نظامی صدها میلیارد یورویی را برای سالهای آتی تصویب کرده است. با توجه به تحریمها و نیز حساسیتهایی که در قبال آلمان وجود دارد به نظر می رسد که جنگ اوکراین بهترین بهانه آنهاست تا در لوای حمایت از اوکراین به تقویت توان نظامی خود بپردازند. این مسئله زمانی بیشتر نمود می یابد که از یک سو آلمان با هرگونه طرح صلحی با روسیه مخالفت میکند و جنگ را تنها گزینه می داند و از سوی دیگر به رغم ادعای حمایت، تسلیحات ارسالی آلمان به اوکراین معمولا تسلیحات فرسوده و از رده خارج شده بودنهاند. شواهد امر نشان می دهد که آلمان همچون انگلیس و فرانسه رقابتی سخت برای نظامی شدن در پیش گرفته تا به زعم خویش با افول ناتو و نقش محوری آمریکا، بتوانند محور نظامی اروپا گردند چنانکه طرح ارتش مستقل اروپایی نیز از سوی آنها مطرح شده است.
با توجه به این شرایط سفر وزیر خارجه آلمان را میتواند رویکردی جنگ افروزانه دانست که نتیجه آن نیز دمیدن در آتش کشتارهای بیشتر خواهد بود.
این سخنان به اصطلاح حمایتی از سوی آلمان ها در حالی مطرح می شود که نگاهی به تحولات سه سال جنگ اوکراین نشانگر حقیقتی ورای این ادعاهاست. آلمانها از زمان جنگ جهانی دوم با تحریم و محدودیت نظامی مواجه شدهاند. مسئله ای که موجب شده تا عملا آلمان نتواند از این ظرفیت برای معادلات سیاسی برخوردار شود حال آنکه آلمانها با آگاهی از افول جایگاه جهانی آمریکا از یک سو به دنبال تقویت موقعیت خود در اتحادیه اروپا هستند و از سوی دیگر نقش آفرینی جهانی را مطالبه میکنند. این مهم نیازمند داشتن توان نظامی قوی است چنانکه آلمان بودجه نظامی صدها میلیارد یورویی را برای سالهای آتی تصویب کرده است. با توجه به تحریمها و نیز حساسیتهایی که در قبال آلمان وجود دارد به نظر می رسد که جنگ اوکراین بهترین بهانه آنهاست تا در لوای حمایت از اوکراین به تقویت توان نظامی خود بپردازند. این مسئله زمانی بیشتر نمود می یابد که از یک سو آلمان با هرگونه طرح صلحی با روسیه مخالفت میکند و جنگ را تنها گزینه می داند و از سوی دیگر به رغم ادعای حمایت، تسلیحات ارسالی آلمان به اوکراین معمولا تسلیحات فرسوده و از رده خارج شده بودنهاند. شواهد امر نشان می دهد که آلمان همچون انگلیس و فرانسه رقابتی سخت برای نظامی شدن در پیش گرفته تا به زعم خویش با افول ناتو و نقش محوری آمریکا، بتوانند محور نظامی اروپا گردند چنانکه طرح ارتش مستقل اروپایی نیز از سوی آنها مطرح شده است.
با توجه به این شرایط سفر وزیر خارجه آلمان را میتواند رویکردی جنگ افروزانه دانست که نتیجه آن نیز دمیدن در آتش کشتارهای بیشتر خواهد بود.
علی تتماج